- بی سیم
- بی پول
معنی بی سیم - جستجوی لغت در جدول جو
- بی سیم
- دستگاه فرستنده امواج الکترو مغناطیسی که بدون نیاز به ارتباط از راه سیم کار می کند
- بی سیم
- دستگاهی که امواج صوت را بدون سیم از محلی به محل دیگر انتقال می دهد، ویژگی چنین دستگاهی مثلاً تلفن بی سیم، تلگراف بی سیم
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نابسامان
بیهوده
سنگدل
بی طرف
امنیت
ناشنوا
بی چیز، فقیر
گمنام
پیش خرید
بتکن
بی دین، کافر، بی ایمان
بی علاقه، بدون دلبستگی، بی بند و بار
بی اندوهی
سالم، درست، سلیم
بی مزه
بستاخ گستاخ
بی حوصله، نابردبار
گدا، مسکین، درویش
فاسق و فاجر، بی آبرو
بدون فایده، بی نتیجه
شخص کم قدر و منزلت
خوار بی ارج زر و سیمی که بر روی آن نقشی حک نکرده باشند، بی قدر بی اعتبار بی شا ن و شوکت (شخص)، بی طراوت بی نمود (شی)
بی گفتگو بی شک بی شبهه
بی جهت، بی تقریب
بی شبهه و شک
راستباز
بی نظامی، بی روشی
سنگدل سنگدل
یکنوع باکتری مانند میله باریک است